آیا تا به حال به این فکر کردهاید که چگونه میتوانید نرخ یک ارز را پیشبینی کرده و از این پیشبینیها برای گرفتن تصمیمات هوشمندانه در حوزه معاملهگری یا کسبوکار خود استفاده کنید؟ پیشبینی نرخ ارز میتواند به شما کمک کند تا ریسکها را به حداقل و سوددهی خود را به حداکثر مقدار ممکن برسانید. در این مقاله از ایران بروکر، ما به بررسی ۳ روش اثبات شده برای پیش بینی نرخ ارز میپردازیم.
این روشها علاوهبر کاربردی بودن به شما این امکان را میدهند تا با دقت بیشتری نسبت به تغییرات نرخ ارز، پیشبینی کنید و تصمیمات بهتری را اتخاذ کنید. در ادامه مقاله، با ما همراه باشید تا به تفصیل، این روشها را بررسی کنیم و اهمیت آنها را در جهان معاملات ارزی بشناسید.
روشهای اصلی پیشبینی نرخ ارز
پیشبینی نرخ ارز ابزاری حیاتی برای بروکرهای فارکس و کسبوکارها است تا تصمیمات خود را با دقت و اطمینان بیشتری بگیرند. در این راستا، ۳ روش اثبات شده برای پیش بینی نرخ ارز وجود دارد که بهطور بسیار وسیعی در دنیای مالی مورد استفاده قرار میگیرند و نتایج خوبی به مخاطبان خود داده اند.
برابری قدرت خرید؛ نگاهی به ارزش کالاها
یکی از ۳ روش اثبات شده برای پیش بینی نرخ ارز، استفاده از مفهوم «برابری قدرت خرید» است. این رویکرد به تاثیر تغییرات در قیمت کالاها در کشورهای مختلف توجه میکند. به عبارت سادهتر، اگر یک کالا در یک کشور با یک واحد پولی خاص به قیمتی خاص فروخته شود، باید در کشور دیگری با واحد پولی محلی آن کشور به همان ارزش خریداری شود. این روش، به شما امکان میدهد تا تغییرات نرخ ارز را با توجه به تفاوت در قیمت کالاها و خدمات میان کشورها را از پیش پیشبینی کنید.
این رویه که بهعنوان اصلیترین روش پیشبینی نرخ ارز شناخته میشود، تلاش میکند تا امکان فرصتهای آربیتراژ را کاهش دهد؛ به این معنا که کسی نمیتواند کالاهای ارزانتر را در یک کشور بخرد و در کشور دیگری به قیمت بالاتری به فروش برساند.
از همه رویکردهای موجود در این مقاله، روش برابری قدرت خرید (PPP) به دلیل آموزش و فراگیر شدن آن در کتب درسی اقتصادی از محبوبترین و شاید پرکاربردترین روشها به شمار میرود که امروزه رواج پیدا کرده است.
رویکرد PPP همچنین پیشبینی میکند که به دلیل «اصل برابری قدرت خرید»، نرخ ارز باید برای تعداد تغییرات قیمتی ناشی از تورم تعدیل شود. به عبارت دیگر، اگر قیمت یک کالا در یک کشور در آینده بالا رود، PPP پیشبینی میکند که نرخ ارز نیز تغییر خواهد کرد.
به این مثال توجه کنید. اگر قیمت مداد در ایالات متحده در سال آینده به نسبت ۴% افزایش یابد در حالیکه افزایش قیمت در کانادا تنها ۲% باشد، تفاوت تورم بین دو کشور ۲% خواهد بود. به این معناست که انتظار میرود قیمت مداد در ایالات متحده نسبت به کانادا سریعتر افزایش یابد.
در این شرایط، رویکرد برابری قدرت خرید پیشبینی میکند که نرخ دلار آمریکا باید تقریبا ۲% کاهش پیدا کند تا قیمت مداد در هر دو کشور نسبتا برابر شود. به عبارت دیگر، اگر نرخ مبادلهی فعلی ۹۰ سنت آمریکایی برای هر دلار کانادایی باشد، PPP نرخ ارزی حدود ۹۲ سنت آمریکایی را برای هر دلار کانادایی پیشبینی میکند.
یکی از کاربردهای شناختهشدهتر PPP، شاخص بیگ مک است که توسط مجله اقتصادی «The Economist» مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر میشود. این شاخص سادهترین تلاش را میکند تا بر اساس قیمتهای بیگ مک در کشورهای مختلف، ارزش ارزها را اندازهگیری کند. از آنجا که بیگ مک در همه کشورها به یک شکل نزدیک به یکدیگر تولید میشود، مقایسه قیمت آن بهعنوان مبنایی برای این شاخص عمل میکند.
قدرت اقتصادی نسبی؛ تحلیل نقاط قوت و ضعف اقتصادی
دومین روش از ۳ روش اثبات شده برای پیش بینی نرخ ارز، معیار «قدرت اقتصادی نسبی کشورها» است. این روش ارتباط بین ارزش یک واحد پولی و نقاط قوت و ضعف اقتصاد کشورها را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. بهطور کلی، کشورهایی با اقتصادهای پایدارتر و نقاط قوت مالی بیشتر، ممکن است نرخ ارز خود را در بازار بینالمللی حفظ کنند. با مطالعه عواملی مانند: تولید ناخالص ملی (GDP)، نرخ بیکاری و معاملات بینالمللی میتوانید پیشبینی تغییرات نرخ ارز را انجام دهید.
در واقع میتوان اینگونه بیان کرد که اگر در جستجوی یک نگاه متفاوت به پیشبینی نرخ ارز هستید پس روش «قدرت اقتصادی نسبی» برای شما مناسب است. این رویکرد به رشد اقتصادی در کشورهای مختلف توجه میکند و مورد بررسی قرار میدهد تا به شما کمک کند نرخ ارز را پیشبینی کنید.
مفهوم اصلی این رویکرد این است که یک اقتصاد قوی با رشد بالا، احتمال بیشتری دارد که سرمایهگذاران خارجی را به خود جذب کند. برای سرمایهگذاری در کشور مورد نظر، سرمایهگذاران نیاز به خرید ارز آن کشور دارند که این خرید باعث افزایش ارزش پول محلی میشود.
اما این رویکرد تنها به قدرت اقتصادی نسبی میان کشورها توجه نمیکند. این روش به تمام عوامل در جریان سرمایهگذاری نگاه میکند. بهعنوان مثال، نرخ بهره یک عامل دیگر است که میتواند سرمایهگذاران را به یک کشور جذب کند. نرخهای بهره بالا سرمایهگذارانی را جذب میکنند که به دنبال بازدهی بالا هستند و این امر باعث افزایش تقاضا برای ارز میشود؛ در نتیجه آن ارز، ارزش بیشتری پیدا خواهد کرد.
از سوی دیگر، نرخ بهره پایین ممکن است سرمایهگذاران را از سرمایهگذاری در یک کشور دور کند و حتی آنها را بهدنبال قرض گرفتن ارز با نرخ بهره پایینتر برای سرمایهگذاریهای دیگر ترغیب کند.
روش قدرت اقتصادی نسبی، تنها یک پیشبینی دقیق از نرخ ارز نمیدهد؛ بلکه به شما یک نگاه کلی به ارزش یک ارز و قدرت حرکت آن ارز میدهد. این رویکرد معمولا با سایر روشهای پیشبینی ترکیب میشود تا یک تحلیل جامعتر ارائه را دهد.
مدلهای اقتصادسنجی؛ ترکیب دادهها بهعنوان مبنا و اساس
سومین روش از ۳ روش اثبات شده برای پیش بینی نرخ ارز، مدلهای سنجش اقتصاد است. این مدلها به شما این امکان را میدهند با تحلیل دقیق دادههای تاریخی و متغیرهای مختلف اقتصادی، نرخ ارز را پیشبینی کنید. این مدلها بهطور جامع و علمی به تاثیر عوامل متعددی از جمله تورم، رشد اقتصادی و تغییرات سیاسی توجه میکنند. از طریق این روش میتوانید درک عمیقتری از روندهای بازار ارز به دست آورید و تصمیمات بهتری را در مورد سرمایهگذاری و معاملات خود بگیرید.
اگر بهدنبال ۳ روش اثبات شده برای پیشبینی نرخ ارز هستید، مدلهای سنجش اقتصاد بهعنوان یک رویکرد پرکاربرد برای این منظور شناخته میشوند. این رویکرد عواملی را در نظر میگیرد که ممکن است بر حرکت نرخ ارز تاثیر گذاشته و یک مدل ریاضی ایجاد میکند که این عوامل را به تغییرات نرخ ارز مرتبط میکند.
عوامل استفاده شده در مدلهای اقتصادسنجی معمولا بر اساس تئوریهای اقتصادی هستند اما در صورتیکه حدسزده شود یک عامل خاص بهطور قابل توجهی بر نرخ ارز تاثیر میگذارد، میتوان آن را به مدل اضافه کرد.
برای مثال، فرض کنید که شما بهعنوان یک تحلیلگر نرخ ارز USD/CAD برای سال آینده مشغول به تحلیل هستید. شما به این نتیجه میرسید که مدل سنجش اقتصاد میتواند راه خوبی برای پیشبینی نرخ ارز باشد. بر اساس تحقیقات و تجزیه و تحلیل شما، عواملی مانند: تفاوت در نرخ بهره بین ایالات متحده و کانادا (INT)، تفاوت در نرخ رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) و تفاوت در نرخ رشد درآمد (IGR) بین این دو کشور بیشترین تاثیر را دارند.
یک مدل اقتصادسنجی به شکل زیر ارائه میشود:
USD/Cad(1 – Year)=z+a(INT)+b(GDP)+c(IGR)
- a، b و c در مثال بالا به معنای ضرایب نمایانگر وزن نسبی هر عامل هستند.
- INT به معنای تفاوت نرخ بهره بین ایالات متحده و کانادا است.
- GDP به معنای تفاوت نرخ رشد تولید ناخالص داخلی است.
- IGR به معنای تفاوت نرخ رشد درآمد است.
بعد از ایجاد این روش، شما میتوانید متغیرهای INT ،GDP و IGR را برای ایجاد پیشبینی استفاده کنید. ضرایب a، b و c تعیین میکنند که هر عامل چقدر بر نرخ ارز و به چه جهتی (مثبت یا منفی) تاثیر میگذارد. این روش احتمالا پیچیدهترین روش در تحلیل نرخ ارز است اما بعد از ایجاد مدل، میتوانید به سرعت دادههای جدید را به آن وصل کرده و تحلیلهای سریعی را انجام دهید.
پیشبینی نرخ ارز چالشهایی دارد و به همین دلیل بسیاری از شرکتها و سرمایهگذاران به بیمه کردن ریسک ارزی خود میپردازند. با این حال، اگر شما از جذابیت پیشبینی نرخ ارز برای تحقیق و درک عوامل تاثیرگذار آن علاقهمند هستید، مدلهای بالا یک نقطه شروع عالی برای شما خواهند بود.
هر یک از این روشها که در نوشته ۳ روش اثبات شده برای پیش بینی نرخ ارز بررسی شد، دارای مزایا و معایب خود هستند. با این حال، انتخاب رویکرد مناسب برای شرایط خاص و دقت در انتخاب متغیرها میتواند به تصمیمگیران در بروکرها و کسبوکارها در مدیریت ریسکهای ارزی کمک کند.
همچنین، باید به یاد داشت که برای مدیریت بهتر ریسک ارز، بسیاری از شرکتها و سرمایهگذاران به سادگی از ابزارهای مالی، مانند معاملات ارزی مشتقه استفاده میکنند تا از تغییرات نرخ ارز درآمد کسب و سرمایه خود را محافظت کنند.